به گزارش مشرق، صهیونیسم در طول تاریخ خود برای کسب و تثبیت قدرت خود از هیچ ابزاری دریغ نکرده است؛ ترور، یکی از ابزارهای مهم آنها در این راستاست که دوستان و دشمنان صهیونیست از چشیدن طعم آن بینصیب نماندهاند. رژیم صهیونیستی نیز به عنوان بخشی از این جریان، برای ایجاد و تثبیت دولت صهیونیستی در زمانهای مختلف از ابزار ترور برای برداشتن موانع پیش روی خود استفاده کرده است. بهجز دهها عملیاتِ تروریستی بزرگی که رژیم صهیونیستی قبل و بعد از تأسیس خود در سال ۱۹۴۸، ضد فلسطینیان، لبنانیها و دیگر مردم منطقه صورت داده است، چندین عملیات تروریستی نیز ضد حامیان آنها از جمله بریتانیا و آمریکا و حتی ضد یهودیان مهاجر به فلسطین در طول این سالها انجام گرفته است. در ادامه به بررسی برخی از مهمترین این عملیاتها میپردازیم.
با تصرف فلسطین در سال ۱۹۱۸ توسط بریتانیا، فلسطین عملاً از پادشاهی عثمانی جدا و تحت کنترل و قیمومیت انگلیسیها درآمد. مسئولان بریتانیا در فاصله میان سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۹، با انتشار گزارشهایی که به «کتاب سفید» (White Paper) معروف بود در مورد وضعیت فلسطین اظهارنظر میکردند. بریتانیا در ۱۷ می ۱۹۳۹ و با انتشار ششمین «کتاب سفید» خود اعلام کرد که فلسطین نه یک دولت یهودی و نه یک دولت عربی خواهد بود. روز بعد از انتشار این گزارش، که مورد اعتراض فلسطینیها نیز واقع شد، صهیونیستهای مستقر در فلسطین به مراکز دولتی و پلیس بریتانیا واقع در تلآویو و بیتالمقدس حمله کردند و این مراکز را به آتش کشیدند.
تشکیلات نظامی و صهیونیستی «ایرگون» و «لیحی» که با انشعاب از «هاگانا» و در دهه ۱۹۳۰ میلادی تشکیل شده بودند با انتشار ششمین کتاب سفید توسط انگلیس در راهبرد خود تجدیدنظر کرده و علاوه بر فلسطینیها، مراکز متعلق به بریتانیا را نیز مورد حمله تروریستی قرار دادند. این حملات تمام مراکز سیاسی و اقتصادی همچون ادارات، مراکز پلیس، راهآهن، مراکز نفتی و قایقهای انگلیس را در برمیگرفت. هدف از این حملات آن بود که با ایجاد فشار، بریتانیا را برای ایجاد دولت یهودی در فلسطین متقاعد سازد.
در ۲۶ اوت ۱۹۳۹ گروه ایرگون، رئیس بریتانیاییِ بخش تحقیقات جنایی پلیس و همکارش را ترور کرد که این حمله منجر به دستگیری سران این گروه توسط بریتانیا شد. اسناد محرمانهای که چند سال قبل منتشر شده است نشاندهنده آن است که اَعمال تروریستی دو گروه صهیونیستی ایرگون و لیحی در فلسطین، عمدهترین تهدید برای سرویس جاسوسی انگلیس یعنی MI۵ بعد از جنگ جهانی دوم بوده است. این اسناد فاش میکند که این دو گروه نهتنها به دنبال حمله تروریستی به بریتانیاییها در فلسطین بودهاند، بلکه برای عملیات تروریستی در داخل خاک انگلیس و ترور افرادی همچون نخستوزیر و وزیر خارجه این کشور نیز طرح و برنامه داشتهاند.
یکی از اقدامات تروریستی صهیونیستها ضد انگلیس که بازتاب وسیعی در سطح جهان داشت، ترور لرد موین (Lord Moyne) وزیر انگلیس در امور غرب آسیا بود. گروه تروریستی لیحی در ۶ نوامبر ۱۹۴۴ وی را در راه بازگشت به ویلای اجارهای خود در قاهره مصر ترور کردند. اسحاق شامیر نخستوزیر و رئیس سابق کنست رژیم صهیونیستی یکی از افرادی است که دستور ترور موین را در دوران عضویت در گروه لیحی صادر کرده است. علتی که برای ترور موین ذکر کردهاند این است که وی معتقد بوده است یهودیهای مهاجر در فلسطین باید در مکانی غیر از فلسطین مستقر شوند؛ لذا گروههای صهیونیست تصمیم به ترور وی گرفتهاند. صهیونیستها از ترور موین چند هدف دیگر نیز داشتند؛ از بین بردن وجهه مصر در افکار عمومی جهان به علت تعلیق فعالیتهای «اتحادیه سازمانهای صهیونیستی» در مصر و عدم به رسمیت شناخته شدن آن توسط «مصطفی نحاس»، نخستوزیر وقت مصر، و همچنین انتقام از بریتانیا به علت کشتن «آبراهام استرن»، از سران گروه تروریستی ایرگون، در سال ۱۹۴۲، از جمله این اهداف است. جالب آنکه رئیس آژانس یهود در فلسطین در نامهای به نخستوزیر وقت مصر، محمود فهمی، ترور لورد موین را انکار میکند؛ ارسال این نامه، پذیرش نامه توسط نخستوزیر مصر و اجازه انتشار آن در روزنامههای مصر ترفندی صهیونیستی و تائیدی ضمنی بود مبنی بر اینکه بر چیزی به نام «آژانس یهود در فلسطین» وجود دارد و نامه این آژانس رسمیت دارد.
حملات تروریستی ایرگون و لیحی و دیگر گروههای تروریستی صهیونیست همچون «پالماخ» و «هاگانا» همچنان ادامه داشت؛ در اول نوامبر ۱۹۴۵ اولین عملیات تروریستی مشترک میان «هاگانا»، «ایرگون» و «لیحی» به انجام رسید که در آن ۱۵۳ نقطه از شبکه ریلی فلسطین در سراسر این کشور مورد خرابکاری و حمله قرار گرفت؛ در این عملیات که به نام «شب قطارها» (Night of the Trains ) نامگذاری شده بود قایقهای بریتانیایی موجود در آبهای فلسطین نیز توسط صهیونیستها به آتش کشیده شد. در ۲۷ دسامبر ۱۹۴۵ دو گروه ایرگون و لیحی با همکاری یکدیگر، مرکز تحقیقات جنایی در بیتالمقدس و حیفا را منفجر کردند و ۱۰ نفر را به کام مرگ کشاندند. در عملیاتی دیگر معروف به «شب پلها» (Night of the Bridges) گروههای صهیونیستی، ده پل از یازده پل موجود در فلسطین را که باعث ارتباط با کشورهای عربی همسایه میشد را از بین بردند. این حملات تروریستی صبر انگلیسی را لبریز کرده بود؛ در عملیاتی معروف به «شنبه سیاه» (( Black Sabbath )black Saturday))) در ژوئن ۱۹۴۶ نیروهای انگلیسی توانستند ۲۷۰۰ تن از رهبران و اعضای گروههای تروریستی از جمله گروه هاگانا و پالماخ را دستگیر کنند. در این موج دستگیری هیچکدام از رهبران مهم ایرگون و لیحی به چنگ انگلیسیها نیفتادند. این حرکت انگلیسی باعث خشم صهیونیستها شد و آنها در خونینترین حمله تروریستی خود «هتل کینگ دیوید» را که مرکز دولت نظامی و غیرنظامی فلسطین بود، منفجر کردند.
این حمله توسط رهبر ایرگون یعنی «مناخیم بگین»، که بعدها نخستوزیر اسرائیل شد و جایزه صلح نوبل را نیز دریافت کرد، طرح ریزی شده بود. در این حمله ۹۱ نفر از جمله ۲۸ بریتانیایی کشته شدند. ایرگون مدعی آن است که قبل از انفجار به انگلیسیهای مستقر در هتل از طریق تلفن هشدار داده بود که محل را ترک کنند که این ادعا توسط مسئولان انگلیسی رد شده است. جالب آنکه در سال ۲۰۰۶ مرکز مطالعات مناخیم بگین جشنی را به مناسبت شصتمین سالگرد این حمله ترتیب داد و در آن بنیامین نتانیاهو سخنرانی کرد. تحقیقات و بررسیهای انگلیس نشان میدهد که این حمله تروریستی بدترین حمله تروریستی ضد انگلیس در قرن بیستم بود.
صهیونیستها دستبردار نبودند؛ در اکتبر ۱۹۴۶ گروه ایرگون سفارت بریتانیا در ایتالیا را منفجر کرد؛ در اواخر همین سال و در اوایل سال ۱۹۴۷ چندین عملیات خرابکارانه در مسیرهای نظامیانِ انگلیسی در آلمان، که در اشغال انگلیس بود، صورت گرفت؛ در مارس ۱۹۴۷ در یک بمبگذاری در کلوپی در قلب لندن چندین نفر مجروح شدند. گروه لیحی نیز در ژوئن ۱۹۴۷ درمجموع ۲۱ نامه بمبگذاریشده را ضد مسئولان انگلیسی از جمله نخستوزیر این کشور به کار گرفت که تلفاتی نداشت.
این حملات تنها گوشهای از حملات تروریستی صهیونیستها ضد بریتانیا است؛ بریتانیایی که با مناخیم بگین کرده بود اینطور مورد حملات صهیونیستها قرار میگیرد. در این بیانیه که به «وعده بالفور» نیز معروف است «ایجاد یک میهن ملی برای ملت یهود در سرزمین فلسطین» مورد تأکید قرار گرفته است. صهیونیستها هنوز به این نامه برای مشروعیت بخشیدن به دولت خود استناد میکنند.
صهیونیستها بعد از تأسیس دولت خود نیز همچنان برای رسیدن به خواستههای خود تفاوتی میان دوست و دشمن قائل نبودند. حمله ۱۲ جنگنده اسرائیلی به ناو آمریکایی «یو اس اس لیبرتی» در جریان جنگ ششروزه اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ نمونه بارز تقابل اسرائیل با موانع پیش روی خود برای رسیدن به اهدافش است. این ناو جاسوسی آمریکا در حال نظارت و بررسی جنگ و در آبهای امن بینالمللی مدیترانه قرار داشت. در این حمله ۳۴ سرنشین این ناو کشته و ۱۷۱ نفر دیگر زخمی شدند. اسرائیلیها در ابتدا تلاش کردند که مصر را متهم به این حادثه کنند و زمانی که به این هدف نرسیدند، این حمله را سهوی و اشتباه توصیف کردند. روایتهای مختلفی از علل این حمله به ناو امریکا مطرح شده است؛ عدم اطلاع و رصد آمریکا از جنایتهای اسرائیل ضد مردم مصر و اعدام دستهجمعی آنها یکی از دلایل مطرح این حادثه است. اما در نهایت برادران کاکبورن در کتاب خود موسوم به ارتباط خطرناک که سالها پرفروش ترین کتاب نیویورک تایمز بود، با مصاحبه از مسئولان اطلاعاتی پرده از این اقدام بر می دارند؛ علت آن بود که امریکایی ها با تصرف کانال سوئز توسط اسرائیلی ها مخالفت کرده و کمک های نظامی را تقلیل داده بودند. بنابراین سرنشینان این ناو می بایست بهای این سنگ اندازی در مقابل صهیونیست ها را می پرداختند. هر چند بعدها با احداث یادمانی در تلاش برای دلجویی از استراتژیک ترین متحد خود یعنی امریکا بر آمدند.
صهیونیستها علاوه بر اینکه به حامیان خود رحم نکردند، ضد اتباع خود نیز عملیات تروریستی انجام دادند. صهیونیسم همواره مظلومنمایی را جزئی از سیاست خود برای پیش برد اهدافشان میداند. در همین راستا و با توجه به اِعمال محدودیتهایی که از سوی بریتانیا برای ورود یهودیان مهاجر به فلسطین صورت میگرفت، گروه هاگانا برای تحت تأثیر قرار دادن جامعه جهانی و فشار بر بریتانیا، «کشتی پاتریا» حامل ۱۸۰۰ مهاجر یهودی را در ۲۵ نوابر ۱۹۴۰ منفجر و غرق میکند که در این فاجعه ۲۶۷ نفر کشته و ۱۷۲ نفر دیگر زخمی میشوند. در ۲۴ فوریه ۱۹۴۲ نیز فاجعه دیگری برای یهودیان رخ داد؛ کشتی استروما در دریای سیاه با انفجار بمبی در آن غرق شد و ۷۶۹ نفر از مسافران کشتی کشته شدند؛ آژانس یهود بلافاصله اعلام کرد که این حادثه یک خودکشی دستهجمعی در اعتراض بمه ممانعت انگلیسیها به ورود به فلسطین بوده است؛ صهیونیستها با جاروجنجال زیاد و با استفاده از این فاجعه خواستار بازگشایی دروازههای فلسطین بر روی یهودیان مهاجر شدند.
کارنامه سیاه صهیونیسم پر است از این خیانتها و ترورها؛ برای صهیونیسم، خودی و غیرخودی و دوست و دشمن فرقی ندارد. آنجا که پای منافع باز شود خودی تبدیل به غیرخودی و دوست تبدیل به دشمن میشود. از صهیونیسمی که به اتباع و حامیان خود رحم نمیکند، نباید انتظار رحم به مسلمانان و مردم منطقه را داشت.
منبع: پایگاه هادی